نگاه علمی شکل گیری کلوت ها

مهم ترین عامل شکل گیری کلوت ها باد و آب هستند. مهم ترین باد، بادهای ۱۲۰ روزه سیستان است که باعث فرسایش دیواره های کلوت می شود.

می گویند با هر بار بارش باران بر کلوت ها، آنها چهره ای تازه پیدا می کنند؛ اما براساس مطالعات این رودِ شور است که بیشترین تاثیر را بر کلوت ها می گذارد. این رود که در اعماق خشک ترین مناطق ایران جریان دارد، دیواره کلوت ها را مرطوب می کند و فرسایش آنها را آسان می سازد. این رود تنها رود دایمی در دل کویر لوت است و در تمام روزهای سال جریان دارد. رود شور از کوه های شمال غرب بیرجند سرچشمه می گیرد و پس از پیمودن مسیر پر پیچ و خم ۲۰۰ کیلومتری به سمت جنوب شرق به کوه نمک سریا و چاله معدن نمک (یا به قول محلی ها گود نمک) شهداد می رسد.

این رود از شور‌ترین آب‌ های جهان محسوب می شود و املاح معدنی زیادی دارد. دلیل شوری این رود گذر از بسترهای شور کویر است و تبخیر آب نیز در آن بی تاثیر نیست. این آب آن قدر غلیظ می شود که قبل از رسیدن به معدن نمک، شکلی شبیه ماست پیدا می کند.

سنگ بستر کلوت ها در برابر باد‌های شنی و ماسه‌ای فرسوده شده اند. عناصر سست این کلوت ها تحت فشار و تلاطم باد چاره ای جز فروریختن نداشته اند و همین باعث شده تا کلوت ها را به شکل امروزی شان ببینیم. در فاصله میان کلوت ها زمین پوشیده از ماسه بادی و در برخی قسمت ها رس لائی و رس قرار دارد.

البته نظریه های مختلفی در مورد نحوه شکل گیری این سازه های طبیعی وجود دارد که ما در اینجا آنچه اداره کل منابع طبیعی کرمان در مورد کلوت ها می گوید را برای تان نقل می کنیم:

کلوت ها حاصل فرسایش مشترک آب و باد هستند که با ایجاد شیارهایی در رسوبات ریزدانه ای اواسط سنوزوئیک به وجود آمده اند. این پدیده ها در مرکز یا حوضه های انتهایی چاله های داخلی فلات ایران به وجود می آیند. بسیاری از حوضه های مذکور کولابها و یا دریاچه هایی را در پست ترین نقطه خود تشکیل داده اند. در مرکز این قسمت ها گِل نرم متراکم و فشرده ،که حاصل رسها و سیلتهای حمل شده توسط آب و باد در دوره خشکی اخیر هستند، ته نشین شده است. در این سطوح پوشش گیاهی بوته ای به صورت پراکنده می روید و در حدفاصل آنها زمین برهنه است. از این رو فرسایش کاوشی باد در قسمتهای فاقد گیاه، به تدریج شیارهایی در امتداد جهت وزش باد ایجاد می کند و محل بوته ها به صورت پشته های برجسته ای باقی می ماند که در ترکستان و در اصطلاح جهانی به آن “یاردانگ “و در ایران “کلوتک” می گویند. جهت این کلوته غالبا “منطبق با مسیر بادهای غالب منطقه است.

وقتی از دور به این سازه های طبیعی نگاه می کنید، تصویر یک شهر بدون سکنه در ذهن تان تداعی می شود. برای همین است که بومی ها آن را شهر ارواح یا شهر جن و پری می خوانند.

پوشش گیاهی و جانوری کلوت ها

برای رسیدن به کلوت ها از شهر سیرچ هم گذر می کنید. وقتی از کوه های سیرچ -بلندترین کوه های کرمان- به سمت کلوت ها می روید، به وضوح پوشش گیاهی کم می شود. در طول مسیر درختان گز به صورت پراکنده به چشم می خورند و بوته‌های پراکنده ای از استراگال نیز قابل مشاهده هستند. استراگال گیاهی با تاریخچه طولانی در استفاده از طب سنتی چینی است و برای افزایش استقامت، قدرت و سرزندگی کاربرد دارد.

بوته های گز در حاشیه کلوت‌ها روی گلندان‌های ماسه‌ای ایجاد و با عنوان نبکا به یکی از جاذبه های منطقه تبدیل شده اند. این منطقه را می توان انتهای مرز نباتی دانست. با پیشروی به داخل کلوت گیاهان محو می شوند. از کویر‌های پای کلوت به سمت شرق و در داخل چاله‌های کلوت و روی کلوت‌ها زندگی نباتی معنایی ندارد.

جنس خاک و املاح موجود در آن چیزهایی نیستند که این نبود حیات را برای گیاهان توجیه کنند؛ جنس خاک کلوت‌ها از رس، ماسه و نمک است و جنس آن با آبادی‌ها و زمین‌های زراعتی حاشیه کلوت خیلی تفاوت ندارد. البته نمی توان منکر شوری خاک شد؛ اما این چیزی نیست که جلوی رشد هالوفیت ها را بگیرد؛ گیاهان شورپسند که می توانند نمک اضافی موجود در خاک را کم کنند. فقر آب هم توجیه کننده این وضعیت نیست چرا که در داخل کلوت‌ها به جز بارندگی سالیانه، سیلاب‌های کوه‌های اطراف نیز موجب تامین آب می شود. در اینجا تنها وجود بادهای سهمگین می تواند دلیل خوبی برای عدم رشد گیاهان باشد. این بادها گیاهان را از ریشه در می آورند و اجازه رشد را از آنها می گیرند.

این وضعیت در مورد زندگی جانوری نیز صدق می کند و در محدوده‌ای ۳۰ هزار کیلومتری، در دل لوت حیاتی به چشم نمی خورد. برای آنکه این موضوع را درک کنید باید به جسد سالم گاوی اشاره کنیم که در زمستان سال ۱۳۶۵ در کویر لوت پیدا شد. این جسد را ۱۵ سال پس از تلف شدنش پیدا کردند و بدون هیچ تغییری در اثر تابش خورشید خشک شده بود.

شهر افسانه ای کلوت

کلوت در منابع مختلف، بقایای شهری نفرین شده و ویران شمرده شده است. در کتاب های جغرافی‌نویسان صدر اسلام به وجود بقایای شهری ویران در پای کلوت اشاره شده است. در جنوب کلوت، اشیای برنزی و سفالی فراوانی پیدا کرده اند و با توجه به شرایط اقلیمی منطقه و غیرممکن بودن تجمع انسانی در اینجا، احتمال می دهند که این اشیا به شهری باستانی تعلق داشته باشند. منطقه ای مسکونی مربوط به گذشته های دور که چندین کیلومتر طول و عرض دارد.

قدمت این اشیا با توجه به بررسی های باستان شناسانه، هزاره دوم و سوم پیش از میلاد تخمین زده شده است. این آثار در لابه‌لای تشکیلات رسی و نمکی یافت شده اند که لوت را شکل داده اند و همین بر اهمیت شان می افزاید. بررسی این آثار حکایت از این دارد که کویری شدن این منطقه در زمان باستان رخ داده و احتمالا سکونتگاه ها به دلیل کویری شدن خالی از سکنه شده اند. البته در این میان نشانه هایی وجود دارد که احتمال از بین رفتن این تشکل های انسانی را بر اثر حادثه ای ناگهانی مطرح می کنند. به عنوان مثال آثار حرکت‌ سیل آسای آب روی بدنه کلوت ها وقوع یک سیل را نشان می دهد.

در اینجا این احتمال وجود دارد که بر اثر حرکت سیلی بزرگ به همراه گل، نمک و گچ کویری شهر در میان کلوت ها دفن شده است و دیگر اثری از آن دیده نمی شود. روایات تاریخی و آثار جغرافی نویسان نیز به وجود تمدن های بزرگی در گذشته این منطقه تاکید دارند؛ تمدن هایی که به دلایل مختلف از بین رفته و افسانه شهر لوت را بر سر زبان ها انداخته اند. کلوت ها تصویری از برج ها و خانه های ویران را در ذهن تداعی می کنند و انگار شهری ویران شده پیش روی ماست. شاید وجود شهری در گذشته حقیقت داشته باشد که از میان رفته و به یاد آن هر جا اشکال کلوت را دیده اند نام شهر لوت را بر آن گذاشته اند.